چندی است که جز غم خبری نیست در این باغ

ساخت وبلاگ
خشکیده و از گل اثری نیست در این باغ

بردند و بریدند و زمین صاف نمودند

داغون شده یک سرو تری نیست در این

روباه شغالان همه جا بست نشستند

از ما سگِ درنده تری نیست در این باغ!

سگ خفته و گرگان گله از باغ ربودند

متروکه شده رهگذری نیست در این باغ

برعکس شده کار جهان ،خان شده سائل

یک بار بَرِ معتبری نیست در این باغ!

دزدیم همه یا نه نه،علامه و شیخیم

یک ادم صاحب نظری نیست در این باغ؟!

امروز نه هنگامه ی صلح است و نه خفت است*

برخیز که دیگر ثمری نیست در این باغ

#اکبر_حیدری"

ای عشق ،نگفتی که چرا فکر فراری؟!...
ما را در سایت ای عشق ،نگفتی که چرا فکر فراری؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akbarheidari بازدید : 196 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 14:56